کتابخانه عمومی الغدیر

کرمانشاه
کتابخانه عمومی الغدیر

وبلاگ اختصاصی کتابخانه عمومی الغدیر کرمانشاه

مسئول کتابخانه: بیژن راستی فر

ساعات کار کتابخانه در طول هفته از ساعت 8 صبح تا 19:30،
روزهای پنجشنبه از ساعت 8 تا 13:30ظهر می باشد.

شرایط عضویت :
یک قطعه عکس
کارت ملی
55000ریال

موارد تخفیف
1-رایگان:خانواده محترم شهداء،افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی،بسیج فعال،بازنشستگان،ایثارگران،جانبازان و خانواده های آنان

2-نیم بهاء:دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی،دانش آموزان راهنمایی و عضویت خانوادگی 3 نفر و بیشتر.کتابداران سایر ارگانها با ارائه کارت شناسایی

آدرس: بلوار طاق بستان حوزه علمیه امام خمینی (ره)

تلفن تماس : 34226245

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

علیرضامختارپور در هشتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت مطرح کرد؛/متن سخنرانی

صیاد شیرازی؛ صید محبت، ولایت و عبادت

 

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، در آستانه‌ فرارسیدن روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، هشتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع گرامیداشت یاد و خاطره‌ امیرسپهد شهید علی صیادشیرازی همراه با رونمایی از تقریظ حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی، بر کتاب «در کمین گل سرخ» (روایتی از زندگی شهید سپهبد علی صیادشیرازی) نوشته محسن مؤمنی ساعت ۱۰:۳۰ صبح امروز سه‌شنبه بیست و هفتم فروردین با حضور علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و جمعی از همرزمان این شهید و فعالان حوزه‌ ادبیات و هنر دفاع مقدس در جوار مزار شهید سپهبد علی صیادشیرازی برگزار شد.

متن کامل سخنرانی علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در این برنامه به شرح زیر است:


به نام آن که جان را روشنی داد

" صدق و اخلاص صیّاد "

دربارة شهید صیّاد شیرازی از زوایای مختلف می‌توان سخن گفت. با این که بیش از ۴۰ کتاب درباره زندگی و مجاهدت‌های آن سردار منتشر شده به تصریح همرزمان و یاران وی هنوز ناگفته‌های بسیار در این زمینه باقی است و جای تولید آثار فرهنگی هنری که در خور شخصیت آن شهید باشد هنوز خالی است. در میان آثار منتشر شدۀ مکتوب البته کتاب در کمین گل سرخ اثری شاخص و برجسته است که با همکاری یاران آن شهید و به کوشش جناب محسن مومنی در طول سه سال تحقیق و تالیف، منتشر و  تاکنون بیش از ۲۱ بار تجدید چاپ شده و مطالعۀ آن به همه اهل فرهنگ و قلم کشور و نیز به جوانان آینده ساز این کشور که مسئولیت اداره کشور را در گام دوم انقلاب اسلامی به دوش خواهند گرفت توصیه می‌شود.

آنچه در این مقاله کوتاه ارائه می‌شود عمدتا بر مبنای همین کتاب «در کمین گل سرخ» و بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی شکل گرفته است.

علی صیّاد شیرازی در سال ۱۳۲۳ در جهانی همه شور و همه شر پا به این دنیا نهاد و در فروردین ۱۳۷۸ بعد از ۵۵ سال به عالم باقی پرواز کرد.

دوران زندگی ، خدمت و مجاهدت وی از جهات مختلف قابل بررسی و الگوگیری است اما نگارنده این سطور نکات خاصی را در  زندگی پر خیر و برکت  او برای جامعه ایران اسلامی مدّنظر قرار داده و مطالبی پیرامون این نکتۀ خاص یعنی موضع و جایگاه صیّاد در برخی امور مورد مناقشه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حجّت بودن آن شهید بر حقّانیت جبهۀ متعهد انقلاب اسلامی ، تقدیم می‌کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی اختلاف نگرش‌هایی در برخی امور مربوط به مدیریت کلان کشور در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وجود آمد که آثار آن اختلاف و تاثیر نگرش‌های مختلف و بعضا متضاد گاه تا سال های متمادی در کشور ادامه یافت و هنوز هم برخی تبعات آن در جامعه دیده می‌شود. اگرچه دربارۀ هر یک از این محورها گاه نظرات متعددی در جامعه اظهار می‌شد اما می‌توان همۀ آن نظرات را در دو جبهۀ گسترده صورت‌بندی و به دوگانه‌های نظری در ادارۀ کشور تعبیر کرد.

دوگانه اول : تعهد یا تخصص

با این که در نظر اول بر هر صاحب تدبیر و درایتی معلوم است که تعهد و تخصص هر دو برای ادارۀ یک جامعه یا مدیریت هر بخش لازم است اما در فضای ملتهب پس از پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع محل مناقشۀ بسیار بود، از طرفی انتظار مردم انقلابی و شخصیت‌های شاخص دوران مبارزات آن بود که امور اجرایی در دست انقلابیون قرار گیرد تا با روحیه و تفکر انقلابی کمر همّت به جبران عقب ‌افتادگی‌های کشور ببندند و از طرفی برخی از صاحبنظران که در میان آنان نیز کم و بیش افرادی با سابقۀ انقلابی دیده می‌شدند معتقد بودند اینک که با مجاهدت‌های مبارزان و حضور گستردۀ مردم و با رهبری الهی حضرت امام، انقلاب به پیروزی رسیده وقت آن است که انقلابیون به سرعت صحنۀ مدیریتی کشور را به متخصصان امور در هر حوزه بسپارند تا امور کشور بر اساس تخصص اداره شود.

اما بی اعتمادی برخی انقلابیون به مدیران متخصص و بعضاً بدون روحیۀ انقلابی از سویی و نیاز کشور به مدیرانی انقلابی و متعهد که بتوانند در مقابل دشمنی‌ها و توطئه‌های استکبار جهانی که از پیروزی این انقلاب الهی زخم خورده بود انقلاب و کشور را حفظ و حراست نمایند باعث شد تا نزاعی گسترده در کشور شکل بگیرد و دوگانه تخصص یا تعهد تا سال‌ها بر هر مسئله مدیریتی کشور در حوزه‌های گوناگون سایه بیفکند.

شهید صیّاد که از طرفی دوره‌های مختلف آموزشی و تخصصی را در داخل و خارج از کشور با موفقیت و درجات ممتاز طی کرده و از طرف دیگر برخوردار از معرفت دینی و ایمان عمیق قلبی و ملتزم به احکام و لوازم شرع بود حجت بالغه‌ای بود بر این که توام بودن تعهد و تخصص نه تنها ممکن بلکه برای اداره صحیح جامعه یک ضرورت بوده و هست. امروزه که با گذشت چهار دهه، ایران اسلامی از هزاران متخصص متعهد و مؤمن برخوردار است شاید اختلافات آن ماه‌های نخستین جمهوری اسلامی بر سر اولویت تعهد یا تخصص در تصدّی مسئولیت‌ها باورکردنی نباشد، اما حضور افرادی چون شهید چمران و شهید صیّاد در آن روزها مظهر پیوند تعهد و تخصص در بالاترین سطوح و مایۀ دلگرمی دلسوزان نظام بود.

دوگانه دوم : عقل یا دل، محاسبه یا توکل

صرفنظر از اختلافات ریشه‌دار اهل فلسفه و اصحاب عرفان در طول تاریخ بشر و دلایل هر یک بر ترجیح استدلال‌های عقلی یا درک و دریافت‌های باطنی و شهودی، این اختلافات در جریان انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سطوح مختلف مدیریتی کشور بروز کرد. در طول سالیان مبارزات همۀ ظواهر حاکی از اقتدار رژیم طاغوت پهلوی داشت، رژیم تا دندان مسلّحی که حتی به لقب ژاندارم منطقه نیز افتخار می‌کرد و هر ساله مبالغ هنگفتی به خرید تسلیحات نظامی از کشورهای پیشرفته جهان اختصاص می‌داد. از طرف دیگر با تجمیع سازمان‌های متصدی حفظ امنیت دیکتاتوری سلطنتی و تشکیل کمیتۀ مشترک به اصطلاح ضد خرابکاری، هراسی عمومی در کشور ایجاد کرده بود تا جایی که اگر در گوشه‌ای چند نفر با هم صحبت می‌کردند بیم آن داشتند که یکی از جمع حاضر مأمور سازمان مخوف ساواک باشد.

کافی است به صدها کتابی که مراکز تحقیقاتی کشور در طول چهار دهۀ گذشته از اسناد و مکاتبات ساواک دربارۀ شخصیت‌های انقلابی، مراجع، و مساجد منتشر کرده‌اند مراجعه شود تا معلوم شود گاه چند مأمور مؤظف به گزارش از یک جلسه یا هیئت مذهبی یا سخنرانی و محافل دانشگاهی بوده‌اند.

در چنان شرایطی مبارزه به قدری دشوار و احتمال سرنگونی آن نظام طاغوتی به اندازه‌ای ناچیز می‌نمود که برخی افراد از هر نوع مبارزه ناامید بودند و اقدام انقلابیون را مشت در برابر درفش می‌نامیدند. آری همۀ محاسبات ظاهری چنین نتیجه‌ای را نشان می‌داد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز عده‌ای بر اساس همین محاسبات ظاهری ایستادگی در برابر ابرقدرت‌های آن روز مخصوصا آمریکا را غیرقابل تداوم می‌پنداشتند، جنگ تحمیلی که شروع شد باز هم عده‌ای بر اساس  محاسبه و مقایسۀ توانایی رژیم صدام و پشتیبانان منطقه‌ای و بین المللی از سویی و وضع نابسامان نیروهای مسلح کشور و نوپا بودن سپاه پاسداران از ادامه مقاومت ناامید بوده و در هر مرحله ولو در حالی که دشمن بخش وسیعی از سرزمین مقدس ایران را در اشغال داشت پیشنهاد صلح می‌دادند.

این محاسبات همه روزه از سوی برخی از صاحبنظران و حتی مدیران کشور بیان می‌شد اما در مقابل منطق دیگری نیز وجود داشت، این منطق که از همه بیشتر برجسته‌تر توسط حضرت امام مطرح می‌شد هم براساس محاسبه بود اما در این محاسبه عوامل تاثیرگذاری متفاوت از محاسبات ظاهری در نظر گرفته می‌شد در این محاسبه امدادهای غیبی، قطعیت نصرت الهی به شرط ایمان و عمل مردم، همراه بودن خداوند در همه مراحل با مومنان، زوال قطعی جبهه باطل و پیروزی جبهه حق، هدایت الهی در مواقع حسّاس و بحران‌ها، تاثیر توجه و خلوص و دعا و توکل جبهه ایمانی از جمله عوامل موثر در محاسبات به شمار آمدند.

زندگی شهید صیّاد از نمونه‌های برجسته و عملی این نوع محاسبه است که در آن تضاد ظاهری عقل و دل برطرف شده و نه تنها مانعی برای یکدیگر محسوب نمی‌شوند که دستگیر یکدیگر در مخاطرات و واقعه‌ها می‌گردند.

اما مگر به راحتی و آسانی می‌توان به جایی رسید که درک و دریافت‌های باطنی و شهودی و امدادهای غیبی دست‌یافتنی باشد. مرکب مردان مرد را در سنگلاخ این بادیه پی‌ها بریده‌اند. تنها انسان‌هایی به این درجه از آگاهی معنوی دست می‌یابند و شایستگی انعکاس انوار ملکوتی را در دل پیدا می‌کنند به معجون معرفت و داروی اخلاص، سینۀ خود را از هر شائبه و ناخالصی زدوده باشند و آنگاه که از همه هواها و هوس‌ها و تمنیات دنیوی و میل به پست و مقام و زر و زور و شهوات خالی شدند آینه‌ای گردند در برابر انوار تابان معنویت.

چنین اخلاصی در هر بنده‌ای حاصل شود او را به مقام مخلصین نائل می‌سازد و سپس این اخلاص منشا خیرات و برکات برای دارنده آن در حیات دنیوی و اخروی و حتی در زمانی که از دنیا رفته است بر دیگران می‌گردد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از گذشت چند روز از شهادت صیّاد شیرازی در دیدار با فرماندهان ارتش به اخلاص آن شهید و آثار آن اشاره می‌کنند :

" بنده وقتی به تلویزیون نگاه می‌کردم، سیل عظیم و خروشان جمعیت را می‌دیدم. من چند جا این حالت را دیده‌ام که یکی از آنها این‌جا بود. دیدم یک عامل معنوی اثر می‌گذارد و آن، اخلاص است. برادران عزیز! اخلاص چیز عجیبی است؛ یعنی کار را برای خدا کردن و همان چیزی که مضمون عامیانه‌اش در شعری آمده است: « تو نیکی میکن و در دجله انداز». انسان برای خدا کارِ خوب و درست و صحیح بکند و در پی این نباشد که حتماً به نام او ثبت شود و امضای او زیر آن بیاید؛ این بلافاصله اثر می‌دهد خدای متعال بعد از شهادت این مرد، در همین قدم اوّل، به او اجر داد. " ۱۳۷۸/۱/۲۵

دوگانه سوم – ابقاء ارتش یا انحلال آن

از اوایل سال ۱۳۵۷ و با رشد مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت، دو دیدگاه دربارۀ ارتش در محافل مختلف مطرح بود و همین دو دیدگاه بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی مخصوصاً در همان ماه‌های اول اوج گرفت.

دیدگاه اول معتقد بود ارتش مجموعه‌ای غیر قابل اعتماد، غیر مؤمن و غیر انقلابی و در سطح فرماندهان متشکّل از افراد ضد انقلاب است. این دیدگاه مخصوصا از سوی سازمان منافقین و برخی از گروهک‌های جریان مارکسیستی مطرح و مطالبه‌ای دایر بر انحلال ارتش تبلیغ و ترویج می‌شد. در جبهۀ انقلاب اسلامی نیز این دیدگاه که ارتش به دلیل حضور فرماندهان عالیرتبه وابسته به نظام طاغوت قابل اعتماد و اتکاء نیست و حتی اگر انحلال آن به مصلحت نباشد باری می‌توان به ادغام آن با نیروی نظامی انقلابی که معمولاً پس از پیروزی انقلاب‌های مردمی تشکیل می‌شوند اندیشید. در این طیف تحلیل‌های ضعیف و خوش بینانه در برخی مسئولان طراز اول کشور کار را به جایی رساند که حتی به سمت لغو خرید تجهیزات نظامی و بازگرداندن هواپیماهای جنگی به کشورهای فروشنده آن، حرکت کردند.

پدیدۀ عجیب آن روزها هم جهتی غایی دو طرف طیفی بود که یک طرف آن با قصد باقی نگهداشتن مستشاران نظامی آمریکا در کشور با تغییر نام را داشت و یک سر طیف خواهان انحلال کامل ارتش بود و نتیجۀ جبری هر دو طرح فروپاشی ارتش بود با این تفاوت که در طرح اول ماهیت ارتش هرگز به جبهۀ انقلاب اسلامی نزدیک نمی‌شد و در طرح دوم با انحلال ارتش، انقلاب اسلامی از داشتن چنین پشتوانه‌ای محروم می‌ماند. اما در کوران این نظرات متعدد یک دیدگاه خاص نیز مطرح بود که این نظر اولاً توسط حضرت امام و در مرحلۀ بعد توسط حضرت آیه الله خامنه‌ای که عضو شورای انقلاب و سپس نمایندۀ حضرت امام و نیز نمایندۀ شورای انقلاب در شوراها و سازمان‌های نظامی کشور بودند دنبال می‌شد.

این دیدگاه معتقد بود اولاً بدنۀ ارتش از فرزندان همین مرز و بوم تشکیل شده که فطرتاً اهل دین و علاقمند به کشور و مردم خود می‌باشند. ثانیاً در میان درجه‌داران و فرماندهان رده‌های میانی ارتش نیز عناصر مؤمن و علاقمند به دین و انقلاب و کشور فراوان‌اند.

این دیدگاه البته قبول داشت که برخی از فرماندهان ردۀ بالای ارتش عناصری وابسته به رژیم پهلوی و فاصله گرفته از دین و معنویت بوده‌اند که همین‌ها در جریان انقلاب اسلامی دستور کشتار مردم در تظاهرات‌ها را دادند و برخی از آنها افراد تا ماه‌ها پس از پیروزی انقلاب در فکر کودتا و بازگرداندن رژیم طاغوت بودند و برخی از همین‌ها قبل یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به کشورهای غربی گریخته و بعضا تا سال‌ها در فکر خام فروپاشی نظام نوپا و بازگشت رژیم طاغوت بودند.

شهید صیّاد شیرازی در این بحث نیز نمونۀ دقیق،کامل و جامعی از درجه‌داران ارتش بود که اولاً براساس لیاقت، توانایی و مهارت‌های کسب شده در ارتش رشد کرد و در عین حال حتی یک قدم از التزام به معارف و احکام دینی عقب‌نشینی نکرد و با شایستگی‌ کامل ضمن قاطعیت در فرماندهی توانست قلوب درجه‌داران و سربازان تحت امر خود را صید کمند محبت خود کند و کرامت انسانی و اخلاقی خود را به عنوان نمونه‌ای از فرماندهان متخصص و متعهد ارتش جمهوری اسلامی به ظهور برساند.

دوگانه چهارم ولایت پذیری، ولایت پذیری مشروط یا ولایت گریزی

یکی از تفاوت‌های مهم نظام اسلامی با دیگر نظام‌ها ویژگی‌ها و شرایط رهبر و زمامدار جامعه است، برخلاف جوامع و نظام‌های دیگر که غلبۀ قهری یا موروثی یا رأی نخبگان یا رأی مردم شرط اصلی و کافی برای زمامداری است در نظام اسلامی تقوی و عدالت از شرایط اصلی و مقدّم بر اقبال عمومی یا رأی خواص و نخبگان است به همین جهت ولایت رهبر نظام اسلامی ولایتی الهی و بر اساس اصول و قواعد مکتبی است و پذیرش چنین ولایتی برای آحاد جامعه چنین نظامی نیز براساس مبانی عقلی، دینی و فطری است و لذا حرکت در جهت مسیر تعیین شده از سوی رهبری نظام برای معتقدان به این مکتب علاوه بر جنبۀ عقلی و سازمانی، جنبۀ دینی نیز دارد.

اما برخی از افراد و نیز نخبگان و حتی مدیران و مسئولان کشور لزوماً به چنین قاعده و لوازم و تبعات آن معتقد نیستند هر چند  معتقدان به این اصل در میان مردم و مدیران بسیارند اما هستند معدود مدیران و نخبگانی که تنها در مواردی قائل به تبعیت از رهبری نظام هستند که آن موضوع کاملاً از نظر شخص آنان معقول و مستند، باشد به تعبیر دیگر حکم رهبری تا جایی مقبول این نوع افراد است که مطابق با تشخیص و سلیقه و علاقۀ آنان باشد و گرنه با ده‌ها توجیه، عدم تبعیت و همراهی خود را نشان می‌دهند.

ماجرای طولانی تقسیم و تفکیک اوامر و نظرات حضرت امام از سوی برخی به مولوی و ارشادی حاکی از همین تفاوت دیدگاه‌ها بود که سال‌های سال باعث تشدید اختلاف میان نخبگان، مدیران و حتی گروه‌هایی از مردم شد و آثار آنان با تعابیر و تبیین‌های دیگر تا این روز و روزگار نیز ادامه یافته است.

حال خواننده جوان آگاه و بصیر را دعوت می‌کنم تا سطر سطر کتاب در کمین گل سرخ را بخواند و ببیند چگونه شهید صیّاد با برخورداری از بالاترین علوم و تخصص نظامی و با وجود ده‌ها نشانه و دلیل برای حقّانیت در برخی حوادث، در مقابل حکم و نظر امام بدون هیچ اعتراض و مخالفت تسلیم محض است و دلخوری و ناراحتی طبیعی ناشی از برخی برخوردها، باعث نمی‌شود تا او به انزوا پناه ببرد بلکه با همان روحیه و اعتقاد و عشق و ایمان به انجام وظیفه می‌پردازد، برای صیّاد خدمت به نظام و انجام تکلیف مهم است در هر سطح و جایگاه با هر درجه نظامی یا بدون آن، در سطح فرماندهی یا بدون آن.

در طول چهار دهه از نظام جمهوری اسلامی بارها شاهد آن بوده‌ایم که برخی با برکناری از مدیریت‌های بسیار پایین‌تر از آنچه در مرحله‌ای دربارۀ  شهید صیّاد رخ داد با اصل نظام  و انقلاب وداع  و حتی بعضاً جلای وطن کردند و زندگی در جامعه غیر دینی کشورهای غربی را به حیات در سرزمین مقدس ایران ترجیح دادند و نشان دادند که حضور و حمایت و فعالیت آنان در خدمت به مردم و نظام صرفاً مشروط به برخورداری از فلان مسئولیت و بهمان شرایط بوده، اما سبک زندگی و خدمت صیّاد با این شرط و شروط نسبتی ندارد، او بر اساس معارف مکتبی و ایمان خالص قلبی خود عمل می‌کرد و برایش فرقی نمی‌کرد فرمانده باشد یا درجه‌دار یا مشاور، او خود را صرفاً در نسبت با ولیّ خود تعریف می‌کرد. برای شناخت دقیق این روحیه و بینش بنگرید به یادداشتی که با عنوان " اولین روز خدمت به اسلام در غیبت امام خمینی رضوان الله علیه " در روزهای بعد از شنیدن خبر ارتحال حضرت امام می‌نویسد:

" ای داد بر من، خدایا این نعمت عظیمت از دستمان برفت و قدرشان را ندانستیم. خدایا پیر جماران برای بی توجهی های ما، نفاق‌ها و تفرقه‌های ما، پشت گوش انداختن نصایحش، ناشکری ها، ناسپاسی‌های  ما در راه خدا و غفلت ها و سستی‌هایمان،... خون گریید.  و اکنون او به ملکوت اعلی پیوسته و ما هم چنان زنده ایم. ولی خدایا آن‌قدر به لطف و کرم تو این بندۀ صالحت، این نایب برحق امام زمان علیه السلام برایمان ذخیره و سرمایه باقی گذاشته است که اگر همت کنیم و اگر تقوا پیشه کنیم، اگر هوشیار باشیم، اگر وفاداری در راه خدا و ولایت نشان دهیم این طور نیست که در این راه باز بمانیم اگر خمینی نیست خدای او هست.

 - حال بیشتر می‌فهمیم طعم انتظار امام زمان عج کشیدن یعنی چه؟ یا امام زمان، این سرباز کوچکت را که آرزویش این است که لیاقت و صلاحیت سربازی تو را داشته باشد، یاری کن.

 - از امروز نیت من، تلاش من، همت من در خدمتگزاری به این عزیز می‌بایستی مضاعف گردد. زیرا که دیگر پیر جماران نداریم.

 - خدایا بر تقوایم، اخلاصم، استقامتم در راهت بیفزا تا با به زنجیر کشیدن نفس اماره با روحیه بسیجی ، به امت اسلامی و حکومت اسلامی و مملکت اسلامی و انقلاب اسلامی خدمت کنم." { کتاب در کمین گل سرخ ، صفحه ۳۷۹ }

و در جای دیگر چنین می‌گوید:

" عظیم‌ترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت می‌دانم و استحکام در پیوند با ولایت را ضمانت‌بخش هدایت و عاقبت به خیری می‌پندارم." { کتاب در کمین گل سرخ ، صفحه ۷۳ }

دوگانه پنجم: مدیریت بدون بهره‌گیری از امتیازات، مدیریت با حداکثر بهره‌گیری از امتیازات

حتی با گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و با وجود زنده بودن خاطرۀ روشن ساده‌زیستی حضرت امام و با وجود سبک زندگی ساده و دور از کمترین تجمّل رهبر معظم انقلاب اسلامی هنوز هم هستند مدیرانی که در حوزه‌های مختلف و مشاغل مختلف نظام به محض تصدّی مسئولیت و به بهانه‌های مختلف نظیر شأن مدیر و لزوم وجهۀ مدیریتی اجازه می‌دهند تا روح و شخصیت‌شان مرکوب و مسحور و مقهور عنوان‌های موقّت و زودگذر شود و با فاصله‌گیری از زیردستان و بهره‌مندی کامل از امتیازات مادی و معنوی مسئولیت‌ها سند مردود بودنشان در مدیریت نظام اسلامی را گواهی نمایند.

این بلیّه و عارضۀ مهلک گاه از شخص مدیر نیز فراتر می‌رود و فرزندان و خویشان و نزدیکان سیاسی و حزبی آنان را نیز شامل می‌شود و پدیده‌ای زشت و نفرت انگیزی چون آقازاده‌های مرفه بی‌صلاحیت دارای امتیازات و امکانات فراوان که از ناحیه بیت المال عمومی کشور فراهم شده به وجود می‌آید.

اما همچنان غلبه کمّی و کیفی مدیران و مسئولان و فرماندهان این کشور با مدیران متعهّد و انقلابی و ساده‌زیست و مردمی است و به چشم آمدن معدود این دین به دنیا فروختگان‌های لکّه‌های کوچک سیاهی را می‌مانند که با این که معدود و حقیرند اما در یک پرده سفید و روشن، به چشم می‌آیند.

زندگی شهید صیّاد به وضوح نشان می‌دهد مشی او فرسنگ‌ها با کسانی که مدیریت و سابقه خدمت را وسیله‌ای برای بهره‌مندی حداکثری از بیت المال و امتیازات می‌دانند فاصله دارد. ماجرای اقدام دوستان و همکاران صیّاد برای تهیه منزلی برای او و خانواده‌اش و برخورد عتاب آلود و تند صیّاد و برگرداندن آن بنا که در کتاب در کمین گل سرخ بیان شده مصداق این سبک حیات طیبۀ صیّاد است. به پایان آن ماجرا در این نامۀ شهید توجه کنید :

" ... اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس می کنم به ازای رسیدن به مسکن بهای گرانی را دارم می پردازم آن هم ثمره همه مجاهدتهای فی سبیل اللهی (که اگر خداوند آن را تأیید فرماید) که قلبم رضایت نمی دهد چنین شود. لذا با توجه به این که خدا می‌داند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی‌دانم بلکه همچنان مدیون هستم و باید تا روزی که نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم. قاطعانه اقدام فرمایید که: " ساختمان نیمه کاره مسکن این‌جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری (مبلغ چهارصدهزارتومان) هزینه شده است به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.". { کتاب در کمین گل سرخ ، صفحه ۳۶۶ }

می‌توان این دوگانه‌ها را ادامه داد و نقش شهید صیّاد را در حوزه‌های دیگر نیز بررسی کرد اما برای خودداری از اطاله کلام این مقاله را با ذکر یکی از عوامل مؤثر در نگرش و رفتار و در یک کلام سبک زندگی و حیات طیبۀ آن سردار شهید به پایان می‌برم.

از خلال خاطرات همرزمان، دوستان، خانواده و نیز گفته‌های آن شهید و کتبی که دربارۀ ایشان منتشر شده و مخصوصا کتاب در کمین گل سرخ که به قلم زیبا و هنرمندانۀ برادر انقلابی و متعهد جناب محسن مؤمنی تدوین و منتشر شده مهم‌ترین عامل مؤثر در تکوین شخصیت و ثبات قدم و ایستادگی و استقامت اهل نماز بودن و انس آن شهید عزیز با نماز است.

نماز برای صیّاد نه صرفاً یک عمل عبادی تکلیفی که یک پناهگاه، سنگر، حامی، عامل ترقّی، عنصر رهایی بخش، تکیه‌گاه مطمئن، و یک نردبان ترقّی روحی و معنوی است.

به همین جهت ادای نماز برای او مانند تنفّس است که اگر قطع شود حیات وی به پایان می‌رسد.در خاطرات دورۀ تکاوری بسیار سخت و طاقت‌فرسا که هر روز از ۵/۳ بامداد آغاز و تا ساعت ۲۴ ادامه داشت و با شرایط گرما، کمبود تغذیه، کم‌خوابی، خستگی مفرط، آب آوردن زانوها که هر روز تعدادی از شرکت‌کنندگان در دوره را به انصراف از آموزش و ترک دوره مجبور می‌کرد، شهید چنین می‌گوید :

" همه لحظه لحظه لاغرتر می‌شدند، ضعیف‌تر می‌شدند ولی ما البته هم‌چنان جلو می‌رفتیم. چند بار موقع نماز صبح سر سجده خوابم گرفته بود، از آن خواب‌هایی که وضو باطل می‌شود. می‌رفتم وضو می‌گرفتم و می‌امدم نماز را از سر می‌گرفتم. از شدت خستگی و کم‌خوابی طاقت‌فرسا بود، ولی خوب نماز می‌امد جلو و چه برکتی داشت این نماز! ". {کتاب در کمین گل سرخ ، صفحه ۳۵ }

در ماجرای آموزش جنگ سرنیزه و تمجید تیمسار وقت از نحوه آموزش شهید و سربلندی وی در آن واقعه خود شهید عامل سربلندی را چنین بیان می‌کند:

" حالا این عزت‌ها از کجا بود؟ از آن نماز بود، چون هم‌چنان به آن تمسک داشتم و حاضر هم نبودم از آن دست بکشم." {کتاب در کمین گل سرخ ، صفحات ۴۲ تا ۴۶ }

در بخش دیگری از همین کتاب در شرح چگونگی یافتن همسر مطلوب و ازدواج خود چنین می‌گوید :

" خدای متعال در زندگی دستم را خیلی گرفت. در بعد ازدواج ، من در شهرستان‌های مختلف هم بودم، دنبال ازدواج هم بودم، ولی هر کسی معرفی می‌شد همان وضع ظاهرش را که می‌دیدم احساس می‌کردم نمی‌توانم با او زندگی کنم. این از جاهایی بود که نماز در زندگی من نقش ایفا می‌کرد چون فقط نماز را داشتم و آگاهی‌ام محدود بود و معرفتم کم بود. این نماز همه‌جا مرا عجیب مراقبت می‌کرد؛ همین جا هم همین‌طور. " { کتاب در کمین گل سرخ ، صفحات ۵۲ الی ۵۳}

صفحات ۸۰ تا ۸۲ ماجرای مباحثه و محاجّه شهید صیّاد با تیمساری که او را بخاطر نماز خواندن شهید در زمان نگهبانی مورد اعتراض قرار داده بود از بخش‌های خواندنی کتاب است. این چند نمونه و گفته‌ها و ناگفته‌های بسیار از این دست نشان می‌دهد که :

تا دیده‌ات ز پرتو اخلاص روشن است

انوار حق زچشم تو پنهان نمی‌شود. ۱

آری سردار رشید اسلام شهید علی صیّاد شیرازی از انسان‌هایی بود که صید محبت و ولایت و عبادت شدند و سرانجام خود قلب‌های پاک و مطمئن جوانان آینده‌ساز مکتب حیاتبخش اسلام ناب محمدی(ص) و نظام مقدس جمهوری اسلامی را صید اخلاص و صدق و صفای باطن خود کردند.

وه چه صیّادی که هر صیدی که زخمی از تو یافت

سر به دنبال تو دارد تا بود جان در تنش. 

و من الله التوفیق

علیرضا مختارپور

98/1/26

                           

 

۱. پروین اعتصامی / ۲. عرفی شیرازی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۳۹
کتابخانه عمومی الغدیر کرمانشاه

کتاب‌های «برادر من تویی»، «به نام یونس»، «پری‌دخت»، «حدیث­ پیمانه» و «مهربان‌ترین پیامبر» در قالب طرح کتاب خوان فروردین ماه ۱۳۹۸ برای استفاده علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی معرفی شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، پنج کتاب‌ «برادر من تویی» نوشته داوود امیریان از انتشارات کتابستان معرفت، «به نام یونس» نوشته علی آرمین از انتشارات شهرستان ادب، «پری‌دخت» نوشته حامد عسگری از انتشارات قبسات، «حدیث­ پیمانه» (پژوهشی در انقلاب اسلامی) نوشته حمید پارسانیا از دفتر نشر معارف و «مهربان‌ترین پیامبر» نوشته غلامرضا حیدری ابهری از انتشارات محراب قلم، برای طرح کتاب‌خوان ویژه فروردین ماه ۱۳۹۸ از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور معرفی شد.

برادر من تویی

پدیدآور: داوود امیریان

ناشر: کتابستان معرفت / تعداد صفحات: ۲۱۰

در تمام تاریخ اسلام در کنار نام پاک اهل بیت علیهم السلام نام زیبایی به چشم می‌خورد که خود، دریای بی‌کرانی از عشق، معرفت و دلاوری است. قصه‌ای که شنیدنش هربار تازه است و هر زمان جلوه‌ای خاص دارد.

او را پهلوان بنی‌هاشم می‌دانند. قمر بنی‌هاشم نیز از لقب‌های دیگر اوست. نامش به شجاعت و جوانمردی بر زبان‌ها جاری است و قصۀ دلاوری‌هایش از هر کجا به گوش می‌رسد.
نام عباس که می‌آید اهل حرم دل شان قرص می‌شود. آخر عباس ستون خیمۀ پدر و پرچم‌دار سپاه حق است. نام او آن‌قدر بزرگ است که جهانی از مهربانی و فداکاری را در خود جای داده است.

"برادر من تویی"  زندگینامۀ داستانی حضرت عباس علیه السلام است که با قلمی روان و نثری دل‌چسب می‌کوشد تا زوایای گوناگونی از زندگی و زمانۀ این مرد بزرگ را از دوران کودکی تا شهادت روایت کند. از لحظاتی که هم‌پای امیرالمؤمنین علیه السلام کوچه‌های کوفه را برای کمک به یتیمان و نیازمندان می‌پیمود تا زمانی که در رکاب حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام  درس عشق و معرفت را به عالم می‌آموزد. نویسنده در این اثر تلاش می‌کند، تا در عین وفاداری به منابع تاریخی، زندگی‌نامۀ داستانی جذابی خلق کند که مطالعۀ آن را به سبب داشتن نثری روان و صمیمی به ویژه به مخاطبان نوجوان و جوان پیشنهاد می‌کنیم.

به نام یونس

پدیدآور: علی آرمین

ناشر: شهرستان ادب /تعداد صفحات: ۲۰۸

رمان به نام یونس سومین اثر از نویسنده جوان علی آرمین است که در سال ۱۳۹۶ در انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. این اثر را می‌توان یک اثر تلمیح‌گونه از داستان زندگی یونس نبی نامید.

شباهتهای یونس نبی و این روحانی جوان، زیباترین و دلنشینترین قسمت کلِّ رمان است؛ هر دو برای تبلیغ میآیند، هر دو طرد میشوند، هر دو از اطرافیانشان دلگیر و خسته میشوند، هر دو عزم رفتن میکنند، برای هر دو قرعه میاندازند و قرعه به نام یونس میافتد. یونس نبی به دریا میرود و یونسِ طلبه به چاه؛ و این چاه، بیشباهت به شکم ماهی نیست! هر چند چاهی که یونس در آن میافتد، بیشتر از آن که گرهای از دغدغۀ داستان باز کند، به خودِ یونس کمک میکند و او را همانطور که پایین و پایینتر میرود، بالا میکشاند.

سیاهی چاه کمک شایانی به یونس می‌کند تا از سیاهی نفس، به سمت نور سیر کند و این مسیر به خوبی توسط نویسنده تصویرسازی شده است.

استفاده از این داستان مشهور برای تلمیح بسیار به خوش‌خوانی داستان کمک می‌کند و مخاطب داستان را در طی کردن و جرعه جرعه نوشیدن رمان مدد می‌رساند. از طرف دیگر نوع نگارش داستان و قلم بدون تکلف علی آرمین هم در زبان شخصیت اصلی داستان و همچنین لحن روستایی اهالی روستای محل تبلیغ طلبه جوان، بسیار خوانندگان حرفه‌ای رمان را به آینده این نویسنده امیدوار می‌کند.

نویسنده رمان را از زبان دانای کلّ روایت می‌کند؛ مثل داستان یونس نبی علیه السلام که دانای کلّ آن را تعریف کرده است و از این نظر، حس می‌شود که بهترین زبانی که میشد برای روایت رمان انتخاب کرد، همین بوده است.

رمان «به نام یونس» اثری است که با سلیقه و هنرمندی خاصی تصنیف و صفحه‌آرایی شده و کیفیت طراحی جلد نیز برای جذب مخاطب نوجوان و جوان گریزان از مطالعه، گیرا و وسوسه‌انگیز است.

پری‌دخت

پدیدآور: حامد عسگری

ناشر: قبسات / تعداد صفحات: ۱۴۰

داستان فراق، دلتنگی و غم هجران یار که قصۀ تازۀ دیروز و امروز نیست. حدیث مکرری است که هر بار از زبان عاشقان و دوستان دور از هم شنیده می‌شود. انسان اما هر کجا که باشد راهی خواهد یافت تا مرهمی بر اندوه فراق عزیزانش باشد.
در روزهای قدیم که خبری از تلفن و اینترنت و انقلاب الکترونیکی امروز نبود، مردم برای اطلاع از احوال یک‌دیگر راهی جز نامه نگاری نداشتند. نامه بود و پس از آن تلگراف. انتظار بود و شوق رسیدن نامه و خط نوشته‌ای از عزیزان و دوستان دور از هم.

"پری‌دخت" قصۀ دلتنگی و بی‌تابی‌های یک زوج ایرانی است که برای مدتی از هم دور شده‌اند؛ سیدمحمود که در فرانسه درس طبابت می‌خواند و پریدخت که در تهران برای بازگشت همسرش لحظه شماری می‌کند. این کتاب مجموعۀ نامه‌هایی است که  بین سیدمحمود و پری‌دخت رد و بدل می‌شود. برگ‌هایی از شاخه‌های درخت عشق که ریشه در سرزمین شرق دارد و اینک باد خزان جدایی، آن را بین مشرق و مغرب (تهران و پاریس) به گردش درآورده است. پری‌دخت گفت و گوهای دو قلب بی‌قرار و عاشق است که به هر بهانه‌ای دلتنگ هم می‌شوند و شرح این دلتنگی‌ها را با جادوی حروف و کلمات به سوی هم روانه می‌سازند.

این مجموعه  با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران»  شامل ۴۰ نامۀ عاشقانه است که به زبان و نثر دورۀ قاجار و با طراحی و رسم‌الخطی ویژه منتشر شده است. پری‌دخت از خانه و روزهای تکراری‌اش می‌گوید که در نبود شوهرش هیچ لطفی ندارد و بهار و زمستان برایش یکی است. سیدمحمود از پاریس و زرق و برقش می‌گوید که بی پری‌دخت در پیش چشمانش جلوه‌ای ندارد. در آغاز یکی از نامه‌ها می‌خوانیم: «آقا سیدمحمود جانم! سلام. مرقومه واصل شد. بوسیدم و بر دیده مالیدم. شیشۀ عطر و پارچه و صندل مرحمتی را نیز. چه حکایت است که خط و خبر از معشوق این‌گونه غم از دل می‌زداید و نشئگی‌آور است؟ سال نو شما هم مبارک. بمیرم که در غربت، هیچ از مراسمات نوروز برگزار نشد و سال به غربت تحویل شد.»  

کتاب پری‌دخت نمونۀ موفقی از داستان‌های مکاتبه‌ای است که با قلم زیبای نویسنده و نثر خاص عصر قاجار، جذابیتی دو چندان یافته است. پیشنهاد می‌کنیم، تجربۀ شیرین مطالعۀ این کتاب متفاوت را از دست ندهید.

حدیث­ پیمانه (پژوهشی در انقلاب اسلامی)

پدیدآور: حمید پارسانیا

ناشر: دفتر نشر معارف/  تعداد صفحه: ۴۰۸

کتاب «حدیث پیمانه» در شش فصل «مذهب و عصبیت»، «غرب و غرب­زدگی»، «منوّرالفکری و استبداد استعماری»، «روشنفکری در جابجایی قدرت»، «سنت و تجددطلبی دینی» و «نیروهای اجتماعی و انقلاب اسلامی ایران» نگارش یافته­ است. حرکت سیاسی تشیع، واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجاریه، جریان‌شناسی ماسون­ ها، نیروهای اجتماعی ایران در تاریخ ۲۰ ساله پهلوی اول، نیروهای اجتماعی و مذهبی ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ و از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲ و همچنین ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، ویژگی روشنفکری در ایران، تاریخچه حرکت‌های نوگرایانه دینی در ایران، جریان‌های روشنفکری در ایران، انقلاب اسلامی و استکبار جهانی، انقلاب اسلامی و نیروی روشنفکری و انقلاب اسلامی و نیروهای مذهبی از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده در این کتاب به تحلیل و تبیین آنها پرداخته است. مطالعه این کتاب به شناختی دقیق از جریان‌ها، احزاب و گروه‌های قبل و بعد از انقلاب اسلامی منجر می‌شود.

در این کتاب به معرفت شناختی اجتماعی و فضای فکری ـ فرهنگی‌ای که زمینه­ ساز انقلاب اسلامی در ایران بوده است و نیز سمت و سوی محورهای فکری گروه­ های ایدئولوژیک موثر در رشد تحرکات اجتماعی که منجر به سقوط شاه در سال ۱۳۵۷ شد، پرداخته است. از جمله سئوالاتی که نویسنده در این اثر به آنها پاسخ می دهد، عبارتند از: کدام گروه نقش اصلی را در ساختار سازی انقلاب ایران ایفا کرده است؟ آیا گروه دینی نقش رهبری را به عهده داشت، یا اصولاً برنامه‌ای برای ایجاد انقلاب وجود نداشته است و این گروه نیز در این زمینه، نقشه‌ای در سر نداشته است؟ آیا ایده‌های انقلاب در سر افرادی قرار داشت که به روشنفکران دینی موسومند و یا تمامی شناخته­ شدگان در فضای فرهنگی ایران حضور داشتند؟ دیگر آن که شهیدان زیادی که تقدیم انقلاب شده است، عمدتاً به چه گروه‌هایی تعلق داشته است؟ و ...

مهربان‌ترین پیامبر

پدیدآور: غلامرضا حیدری ابهری

ناشر: محراب قلم/ تعداد صفحات: ۱۶۷

این کتاب هم‌چون درختی است که شاخه‌هایش در آسمان مهربانی و قصه‌هایش میوه‌های رنگارنگ، شیرین و گوارای آن هستند. «مهربان‌ترین پیامبر» مجموعه‌ای است از داستان‌های کوتاه و آموزنده که تصویری از رسول خدا صلی الله علیه وآل وسلم و شخصیت آن حضرت را برای کودکان و نوجوانان ترسیم می‌کند. قصه‌های گوناگونی مانند: لحظۀ ولادت پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، ازدواج ایشان با حضرت خدیجه سلام الله علیها، آغاز نبوت، دعوت‌های پنهانی و آشکار مردم به دین اسلام، هجرت، گسترش اسلام و ...  قصه‌هایی که هر کدام درسی است بزرگ از زندگی ایشان.

این کتاب از ۱۰ فصل تشکیل شده که عبارت‌اند از: «زندگی‌نامه، سبک زندگی، سخنان او، حکایت‌های کوتاه، حکایت‌های طولانی، قصه‌گویی‌های او، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در قرآن، پاسخ به سوالات، مکان‌های تاریخی مکه و مکان‌های تاریخی مدینه

بخشی از کتاب که سبک زندگی نام دارد تلاش می‌کند تا با معرفی مهم‌ترین رفتارهای آن حضرت، الگویی کامل و شفاف از زندگی ایشان به مخاطب بدهد. در همین بخش می‌توان به موضوعاتی نظیر «مثل گل بود: خیلی خوشرو بود. موقع سخن گفتن، همیشه لبخند ملایمی بر لب داشت.»، «آموزگار ایثار بود: اهل ایثار و از خود گذشتگی بود و گاه تنها غذایی را که در خانه داشت به فقیران و نیازمندان می‌بخشید و خودش گرسنگی می‌کشید.»، «مثل دریا آرام بود: هرگز اسیر خشم و عصبانیت نمی‌شد.»، «اهل مشورت بود: همیشه  با یاران خود مشورت می‌کرد و نظر آن‌ها را در کارهای گوناگون جویا می‌شد.»، «دوست روزهای سخت بود: هیچ‌گاه دوستانش را از یاد نمی‌برد و همیشه به فکر آن‌ها بود.» و ... اشاره نمود.

این کتاب تلاش می‌کند تا با زبانی ساده و تصاویر رنگی، خوانندگان کودک و نوجوان را با مهربان‌ترین پیامبر، بیشتر آشنا کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۱۳
کتابخانه عمومی الغدیر کرمانشاه